تعداد بازدید 164
|
نویسنده |
پیام |
leili

ارسالها : 5
عضویت: 26 /4 /1395
|
حکایت جالب «استر و اشتر»
استری و شتری با هم دوست بودند، روزی استر به شتر گفت: ای رفیق! من در هر فراز و نشیبی و یا در راه هموار و در راه خشک یا تر همیشه به زمین میافتم ولی تو به راحتی میروی و به زمین نمیخوری. علت این امر چیست؟ بگو چه باید کرد. درست راه رفتن را به من هم یاد بده. شتر گفت: دو علت در این کار هست: اول اینکه چشم من از چشم تو دوربینتر است و دوم اینکه من قدّم بلندتر است و از بلندی نگاه میکنم، وقتی بر سر کوه بلند میرسم از بلندی همه راهها و گردنهها را با هوشمندی مینگرم. من ازسر بینش گام بر میدارم و به همین دلیل نمیافتم و براحتی راه را طی میکنم. تو فقط تا دو سه قدم پیش پای خود را میبینی و در راه دوربین و دور اندیش نیستی.
امضای کاربر :
|
|
شنبه 26 تیر 1395 - 15:37 |
|
تشکر شده: |
|
|
برای ارسال پاسخ ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.