تعداد بازدید 153
|
نویسنده |
پیام |
hoseinm

ارسالها : 8
عضویت: 27 /10 /1392
|
حکایت برگه و لكه

از كوفي عنان (دبير كل سابق سازمان ملل و برنده صلح نوبل) پرسيدند: بهترين خاطره ي شما از دوران تحصيل چه بود؟ او جواب داد: «روزي معلم علوم ما وارد كلاس شد و برگه ي سفيد رنگي را به تخته سياه چسباند. در وسط آن لكهاي با جوهر سياه نمايان بود.» معلم از شاگردان پرسيد: «بچه ها در اين برگه چه مي بينيد؟» همه جواب دادند: «يك لكه سياه آقا.» معلم با چهره اي انديشمندانه لحظاتي در مقابل تخته كلاس راه رفت و سپس با دست خود به اطراف لكه سياه اشاره كرد و گفت: «بچه هاي عزيز چرا اين همه سفيدي اطراف لكه سياه را نديديد؟» كوفي عنان مي گويد: «از آن روز تلاش كردم اول سفيدي (خوبيها، نكات مثبت، روشنايي ها و…) را بنگرم.» شرح حكايت حضرت امير: انديشه نيك و مستقيم بهترين انديشه بشر است. ما چطور مي نگريم؟
|
|
جمعه 27 دی 1392 - 17:05 |
|
تشکر شده: |
|
|
برای ارسال پاسخ ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.