شعر زیبا و عاشقانه به شبهای جدایی از صابر همدانی

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 162
نویسنده پیام
mohana آفلاین


ارسال‌ها : 5
عضویت: 31 /2 /1396


شعر زیبا و عاشقانه به شبهای جدایی از صابر همدانی

به شبهای جدایی بسکه با یاد تو خو کردم

دل از غم سوخت لیک ازدیده کسب آبرو کردم

ز مهر ومه از آن گفتم بود روی تو روشن تر

که با مهر و مهت یک روز و یک شب روبرو کردم

مگر سر زد نسیم صبحدم از سنبل مویت

که از بویش مشام جان و دل را مشکبو کردم

بیان حال خود میکردم و توصیف جانان را

بهر مجلس که از مجنون و لیلی گفتگو کردم

دم پیر مغان کرد آگهم از رمز هشیاری

پس از عمری که خون اندر دل و جام و سبو کردم

اگر اهل دلی دیدی سلام من رسان بر وی

که کمتر یافتم هرجا فزون تر جستجو کردم

مرا در نوجوانی آرزوها بود چون \"صابر\"

به پیری چون رسیدم ترک آز و آرزو کردم

صابر همدانی


امضای کاربر :
یکشنبه 31 اردیبهشت 1396 - 18:08
نقل قول این ارسال در پاسخ
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group